رقابت قدرتها در عصر هوش مصنوعی
رقابت قدرتها در عصر هوش مصنوعی
در تابستان سال ۱۹۵۶ تعدادی ریاضیدان و دانشمند حوزههای دیگر علوم در کالج دارتموث نیوهمشایر گرد هم آمدند. دستور کار این همایش دو ماهه بحث و بررسی درخصوص این موضوع بود که آیا میتوان یادگیری یا سایر جنبههای هوش انسان را به گونهای توصیف کرد که امکان شبیهسازی آن توسط ماشین وجود داشته باشد.
اصطلاح «هوش مصنوعی» برای اولین بار در این همایش مورد استفاده قرار گرفت. شاید هیچ یک از حاضران در آن جمع تصور دقیقی از نقشی که ۶۰ سال بعد هوش مصنوعی میتواند در زندگی بشر داشته باشد نداشتند. هوش مصنوعی شاخهای از علوم و مهندسی کامپیوتر است که هدف آن ایجاد ماشینهایی با قابلیت رفتار هوشمندانه (مشابه انسان) است. در بین الگوریتمها و فناوریهای مختلفی که با عنوان کلی هوش مصنوعی شناخته میشوند «یادگیری ماشین» حوزهای است که بیشترین توجه را به خود جلب کرده و دارای کاربردهای بیشتری است. الگوریتمهای یادگیری ماشین به جای استفاده از مدلها یا قواعد از قبل تعریف شده، مدل خود از پدیدهها را با استفاده از دادههای موجود میسازند. این مدلها برای پیشبینی یا دستهبندی نمونههای جدید مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
نحوه زندگی و کسب و کار بشر دستخوش تغییر جدی
بهعنوان مثال، با ارائه نمونههایی از تصاویر MRI افراد سالم و بیمار به یک الگوریتم یادگیری ماشین، مدلی برای تشخیص بیماری ایجاد میشود که با حداقل هزینه و به سادگی در شرایطی که پزشک متخصص در دسترس نیست قابل استفاده خواهد بود. مثال دیگر تشخیص ایمیلهای اسپم است که با ارائه نمونههایی از ایمیل آلوده و ایمیل سالم به الگوریتم یادگیری ماشین میتوان فیلتر ایمیل اسپم ایجاد کرد. طی دهه گذشته و با افزایش کاربرد هوش مصنوعی در صنایع مختلف، نحوه زندگی و کسب و کار بشر دستخوش تغییر جدی شده است. این تغییر در حوزههای مختلف مانند آموزش و تحصیل، ورزش، صنعت، کشاورزی، ارتباطات، حمل و نقل، هواشناسی، پزشکی و بهداشت عمومی، امنیت و دفاع قابل مشاهده است. امروزه بنگاههای تجاری، دولتها و سازمانهای امنیتی از روشهای نوین مبتنی بر هوش مصنوعی برای جمع آوری و تحلیل داده، بهینهسازی فرآیندها، تولید و ارائه کالا و خدمات و مدیریت ارتباط با ذینفعان استفاده میکنند و روشهای سنتی قدیمی، پرهزینه و غیر موثر را کنار گذاشتهاند.
نقش هوش مصنوعی در اقتصاد
پیشرفت هوش مصنوعی در تئوری و کاربرد به حدی بوده است که برای بسیاری از قدرتها جزو حوزههای استراتژیک قرار گرفته است. تعدادی از کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه سند ملی توسعه هوش مصنوعی را تدوین و منتشر کردهاند. آمریکا و چین پیشتاز این صنعت در حوزه پژوهش و کاربرد در سطح جهان هستند و بعد از آنها انگلیس، رژیم اسرائیل، کانادا و تعدادی از کشورهای اروپایی قراردارند. در تحقیقی که از سوی شرکت مشاوره و استراتژی PwC انجام شده پیشبینی شده تا سال ۲۰۳۰ هوش مصنوعی به میزان ۷/ ۱۵ تریلیون دلار در اقتصاد جهان سهم خواهد داشت. از این مقدار ۶/ ۶ تریلیون دلار ناشی از افزایش بهرهوری و ۱/ ۹ تریلیون دلار از محل افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات بهبود یافته ایجاد میشود. در این تحقیق پیشبینی شده حدود ۲درصد از منافع هوش مصنوعی در سال ۲۰۳۰ (معادل ۳۲۰ میلیارد دلار) به کشورهای حوزه خاورمیانه میرسد. عربستان سعودی با ۲/ ۱۳۵ میلیارد دلار (معادل ۴/ ۱۲درصد از تولید ناخالص داخلی) و پس از آن امارات متحده عربی با ۹۶ میلیارد دلار (معادل ۶/ ۱۳درصد از تولید ناخالص داخلی) بیشترین سهم را به خود اختصاص خواهند داد. بد نیست بدانید که امارات اولین کشوری است که اقدام به ایجاد وزارت هوش مصنوعی کرده است و اهداف بلند مدت توسعهای خود را در این حوزه در این وزارتخانه دنبال میکند.
سرمایهگذاری شرکتهای خصوصی
همه شرکتهای بزرگ تکنولوژی استراتژیهای رشد خود را برای آینده بر مبنای هوش مصنوعی توسعه دادهاند. اجزای این استراتژی شامل تحقیق و توسعه گسترده، جذب استادان و فارغالتحصیلان هوش مصنوعی، ارائه هوش مصنوعی بهعنوان خدمت (AIaaS)، ارائه خدمات ابری، تلاش برای جمع آوری داده به اشکال مختلف و سرمایهگذاری در استارت آپها است. در راس این شرکتها آمازون، گوگل و مایکروسافت قرار دارند که بیشترین سهم بازار را به ترتیب از طریق Amazon AWS، Google Cloud و Microsoft Azure به خود اختصاص دادهاند. این سرویسها علاوه بر فراهم آوردن امکان میزبانی، خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی در حوزههای پردازش تصویر، ویدئو، متن، گفتار و… را در قالب API در اختیار برنامهنویسان قرار میدهند.
علاوه بر این، سایر شرکتهای بزرگ مانند فیسبوک، اپل و همچنین شرکتهای چینی علی بابا، بایدو و تنسنت هم وارد این بازار شده و به ارائه خدمات میپردازند. مزیت اصلی ارائه خدمات بهصورت API این است که هسته اصلی الگوریتمها در اختیار شرکت ارائهدهنده باقی میماند و امکان ارتقا و به روزآوری دائم فراهم خواهد بود و از سوی دیگر این شرکتها میتوانند دادههای دریافت شده را برای استفادههای آتی ذخیره کنند. پیشبینی میشود که اندازه بازار AIaaS در سال ۲۰۲۵ به ۷۷ میلیارد دلار برسد. علاوه بر این، بودجههای قابل توجهی نیز توسط این شرکتها صرف تحقیق و توسعه شده است که بخش عمده آن در حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هزینه میشود. در سال ۲۰۱۷ شرکتهای آمازون ۶/ ۲۲ میلیارد دلار، گوگل ۶/ ۱۶، مایکروسافت ۱۳، اپل ۶/ ۱۱ و فیسبوک ۸/ ۷ میلیارد دلار بودجه تحقیق و توسعه داشتهاند. این ارقام به ترتیب معادل ۱/ ۱۹ درصد، ۱۵درصد، ۵/ ۱۴درصد، ۷/ ۱۲درصد، و ۱/ ۵درصد از کل فروش شرکتهای فوق بوده است.
نقش راهبردی هوش مصنوعی
همانطور که گفته شد، هوش مصنوعی برای بسیاری از کشورهای دنیا در جایگاهی استراتژیک قرار گرفته است. پر واضح است کشورهایی که از تدوین برنامه درازمدت و استراتژی مشخص برای توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی غفلت کنند در آیندهای نهچندان دور با تهدیدهای جدی در حوزههای زیر مواجه خواهند شد. برای نمونه در صنعت روباتیک، اتوماسیون و الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند با افزایش بهرهوری و بهینهسازی فرآیندها در صنایع مختلف باعث افزایش کیفیت کالا و خدمات و کاهش هزینهها شوند. طبیعی است در این شرایط شرکتهایی که از روشهای سنتی استفاده میکنند توان رقابت را از دست خواهند داد. همچنین در اقتصاد، مطابق با پیشبینیها هوش مصنوعی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش درآمد خواهد شد و طبیعی است سهم بیشتری از این درآمد به بازیگرانی خواهد رسید که زیرساختهای لازم را توسعه داده و آماده بهرهبرداری از این فضا باشند. از سوی دیگر، عدم بهره گرفتن از موج فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی باعث از دست رفتن فرصتهای صنعتی و تجاری قابلتوجهی خواهد شد که بهراحتی قابلجبران نخواهند بود.
در بازار کار نیز بهبود فرآیندهای اجرایی، بهکارگیری فناوریهای مدرن و افزایش سطح اتوماسیون صنعتی منجر به افزایش کیفیت محصولات و خدمات و بهصورت همزمان کاهش هزینههای تولید و لجستیک خواهد شد. در این شرایط، ادامه حیات شرکتهایی که از فناوریهای قدیمی و روشهای سنتی استفاده میکنند توجیه اقتصادی ندارد و کارکنان این شرکتها در معرض بیکاری خواهند بود. همچنین در حوزه داده، به مدد الگوریتمهای تحلیل داده و توسعه زیرساختها میتوان به سرعت اطلاعات ارزشمندی از دادههایی که بهصورت مداوم تولید میشوند استخراج کرد. امروزه پارادایم «دانش قدرت است» به «داده قدرت است» تبدیل شده است. به عبارت دیگر، شرکتها یا دولتهایی که بتوانند دادههای بیشتری از شهروندان خود یا سایر کشورها در اختیار داشته باشند، دست بالا را در تعاملات داخلی و بینالمللی خواهند داشت. بیتوجهی به این مساله میتواند تبعات قابلتوجهی برای افراد، سازمانها و کشورها بهوجود آورد و به همین دلیل کشورهای مختلف قوانین مشخصی درخصوص محافظت از دادههای خود تدوین کرده و به اجرا گذاشتهاند. بهعنوان نمونه میتوان به چالشهایی که در رابطه با پیامرسانها در کشور بهوجود آمده اشاره کرد.
در حوزه امنیت ملی نیز در سال ۲۰۲۵ تعداد روباتهایی که در میدانهای جنگ توسط ارتش آمریکا بهکار گرفته میشوند بیشتر از سربازها خواهد بود. بدین صورت علاوه بر کاهش چشمگیر تلفات نیروی انسانی، قابلیتهای ویژه روباتها در شناسایی و درک محیط، ارتباطات، لجستیک و جنگآوری توازن صحنه نبرد را به شکل دیگری رقم خواهند زند. در منازعات آینده جنگافزارهای هوشمند، تجهیزات هوشمند شنود و جمعآوری اطلاعات و نیز زیرساختهای قدرتمند جمعآوری و تحلیل کلانداده تعیینکننده طرف برتر خواهند بود.
ضرورت نگاه استراتژیک به هوش مصنوعی
تئوری و کاربردهای هوش مصنوعی در بسیاری از کشورهای دنیا در کانون توجه سیاستگذاران و برنامهریزان قرار گرفته است. نتیجه این رویکرد دستاوردهای قابلتوجهی است که در حوزههای مختلف حاصل شده است. سرعت رشد این فناوری و میزان وابستگی بشر امروزی به دستاوردهای آن به گونهای است که در صورت بیتفاوتی نهتنها جبران عقبماندگی به سادگی امکانپذیر نیست بلکه این فاصله در گذر زمان بیشتر و عمیقتر خواهد شد. لذا شرکتها، سازمانها و در سطح بالاتر دولتها باید هوش مصنوعی را بهعنوان یکی از حوزههای استراتژیک خود قلمداد کرده و برای تحقیق و توسعه هوش مصنوعی استراتژی و برنامه داشته باشند. در این چارچوب باید به حوزههای پژوهشهای بنیادین، کاربردها، زیرساخت، بازار کار، مسائل حقوقی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده و برای هریک راهکار و توصیههای مشخص ارائه شود.
منبع : دنیای اقتصاد
دیدگاهتان را بنویسید